Web Analytics Made Easy - Statcounter

اندیشکده "کوئینسی" در گزارشی می‌نویسد: «تحولات جاری در اراضی اشغالی و به راه موجی تازه از خشونت‌ها از سوی اسرائیل علیه فلسطینی ها، بیش از همه دو کشور حاشیه خلیج فارس یعنی امارات و بحرین که اقدام به عادی‌سازی روابط با اسرائیل کرده اند را به اضطراب و نگرانی انداخته است.»

به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی با اشاره به تحولات جاری در اراضی اشغالی و اقدامات و رویه‌های جدید دولت افراطی نتانیاهو در اِعمال خشونت علیه ملت فلسطین و متعاقبا واکنش فلسطینی‌ها به این موضوع با استفاده از عملیات‌های شهادت طلبانه، به طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که این روند، برخی حکام عرب حاشیه خلیج فارس را که برای عادی سازی روابط با اسرائیل دورخیز کرده بودند، دچار تشویش کرده و عملا آن‌ها را در موقعیتی قرار داده که به نظر می‌رسد تا زمانی که دولت نتانیاهو سر کار باشد، آن‌ها هیچ اقدامی را برای عادی سازی روابط با این دولت انجام نخواهند داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


اندیشکده کوئینسی در گزارش خود می‌نویسد: «اینکه خونریزی و خشونت‌های اخیر در جنین، قدس شرقی، و اریحا، چه تحولاتی را در ادامه راه ایجاد خواهد کرد، موضوعی نامعلوم است. با این حال، با توجه به حضور افراط‌گرا‌ترین دولت در تاریخ رژیم اسرائیل در قدرت و نگرانی موجه فلسطینی‌ها مبنی بر اینکه این دولت، خشونت‌ورزی شهرک‌نشینان اسرائیلی علیه ملت فلسطین را تحریک خواهد کرد، کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس با دقت روند تحولات در اراضی اشغالی را دنبال می‌کنند.


به طور خاص برای دو دولت از اعضای شورای همکاری خلیج فارس که توافق عادی سازی روابط با اسرائیل (توافق ابراهیم) را نیز امضا کرده اند (یعنی امارات و بحرین)، خشونت‌های جاری در اراضی اشغالی حامل معانی و معما‌های خاصی است. در سال ۲۰۲۰، یکی از اصلی‌ترین استدلال‌های دولت امارات که به نفع گزاره عادی سازی روابط با اسرائیل مطرح می‌شد این بود که این اقدام سبب خواهد شد تا اسرائیل از الحاق کرانه باختری به قلمرو اشغالی خود خودداری کند.


با این حال، با توجه به دستورکار‌های کنونی اعضای افراطی دولت نتانیاهو نظیر "ایتامار بن گویر"، توسعه قلمرو اشغالی اسرائیل یکی از اصلی‌ترین دستورکار‌های این دولت است که البته در نوع خود حامل چالش‌هایی جدی برای توافق ابراهیم و مشروعیت آن نیز است.


"فریال سعید" یکی از دیپلمات‌های ارشد سابق در آمریکا توضیح می‌دهد که این حقیقت که دولت بایدن هیچ اقدامی را جهت کاستن از سطح تنش‌ها در اراضی اشغالی و در چهارچوب منازعه میان اسرائیل و فلسطینی‌ها انجام نمی‌دهد، موقعیت را برای کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس چالشی‌تر می‌کند. وی می‌گوید: "اکنون دولت‌های منطقه بار سنگینی را روی دوش خود مبنی بر این حس می‌کنند که این آن‌ها هستند که باید کاری را انجام دهند. البته که من فکر نمی‌کنم آن‌ها در مورد اینکه چه کار باید بکنند، مطمئن باشند".


اگرچه امارات و یا بحرین بسیار بعید است توافق عادی سازی روابط خود با اسرائیل را لغو کنند با این حال، ابوظبی و منامه باید نوعی توازن را در این زمینه ایجاد کنند. از یک سو، هر دو کشور عرب حاشیه خلیج فارس علاقه‌مند به بهره برداری از امتیازات و منافع ناشی از انعقاد توافق ابراهیم به نفع خود در حوزه‌های تجاری، سرمایه گذاری، فناوری، دفاعی و اطلاعاتی هستند و توافق ابراهیم را حامل امتیازات قابل توجه سیاسی برای خود در لابی‌های قدرت در واشینگتن ارزیابی می‌کنند. از سوی دیگر، رهبران امارات و بحرین نمی‌توانند نسبت به ملاحظات داخلی و منطقه‌ای نیز بی اعتنایی پیشه کنند.
در این راستا، با توجه به نتایج نظرسنجی‌های مختلف، افکار عمومی امارات و بحرین به نحوی جدی با فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل مخالف هستند.

البته که این قاعده‌ای کلی است که در اقصی نقاط جهان عرب نیز برقرار است. در شرایطی که خشونت اسرائیلی‌ها علیه ملت فلسطین افزایش پیدا کرده، دولت‌های منطقه و به ویژه کشور‌های عربی و اسلامی نمی‌توانند نسبت به این موضوع، بی اعتنا باشند.


کافی است در این رابطه به این نکته توجه داشته باشیم که اگرچه "نفتالی بنت" نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲ به امارات و بحرین سفر داشت با این حال، بعید است که نتانیاهو نخست وزیر کنونی اسرائیل در سال ۲۰۲۳ با استقبال چندانی از سوی کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس رو به رو شود.


در بهترین حالت، امارات و بحرین موضعی توام با شکوه و شکایت در پیش گرفته اند و منفعل هستند. دلیل آن نیز این است که آن‌ها کاری نمی‌توانند انجام دهند و در سیاست‌های رژیم اسرائیل تغییری نمی‌توانند ایجاد کنند. اساسا مواضع آن‌ها در مورد اسرائیل نیز برخلاف میل و ترجیحات مردم کشورهایشان است. مردم این دسته از کشور‌ها قویا قائل به این هستند که رژیم اسرائیل به ملت فلسطین ظلم می‌کند و این ملت در جهان تنها هستند. البته که در شرایط کنونی با توجه به حضور دولت نتانیاهو در قدرت، بعید است که حکام این کشور‌ها همچنان بتوانند نسبت به اتخاذ مواضع مبهم و نامشخص خود در قبال ملت فلسطین و ادمه دادن به آن‌ها توانا باشند.


"عزیز القاشیان"، عضو ارشد "انیسیتو دولت‌های عرب خلیج فارس" در واشینگتن می‌گوید که: "اقدام امارات در دعوت کردن از ایتامار بن گویر سیاستمدار تندروی اسرائیلی به سفارتش در تل آویو، قبل از اینکه وی به منصب وزارتی برسد به دنبال آن بود تا از ایجاد آشفتگی‌های احتمالی ناشی از حضور افراط گرایانی همچون بن گویر در قدرت جلوگیری کند و البته این پیام را نیز برساند که حضور این قبیل افراد در عرصه قدرت سیاسی اسرائیل به معنای پایان یافتن دستورکار توافق ابراهیم نخواهد بود. به بیان دیگر، پیام خلاصه امارات به بن گویر این بود که: فردی نباش که قرار است همه دستاورد‌ها را در زمینه عادی سازی روابط با اسرائیل خراب می‌کند".


دولت امارات پس از امضای توافق عادی سازی روابط با اسرائیل، در موارد مختلف جنایات اسرائیل علیه فلسطینی‌ها از جمله جنایت اخیر آن‌ها علیه ملت فلسطین در تاریخ ۲۶ ژانویه در شهر جنین را محکوم کرده است. وزارت امور خارجه امارات درخواست کرده که مقام‌های اسرائیلی در زمینه کاهش تنش‌ها و خشونت ها، ایفای نقش کنند و از اوج گیری بی ثباتی در منطقه نیز جلوگیری نمایند.


با این حال، این وزارتخانه در بخشی دیگر تاکید دارد که بایستی از تلاش‌های منطقه‌ای و بین المللی جهت پیشرد روند صلح خاورمیانه حمایت شود و البته به رویه‌های غیرقانونی که راهکار تشکیل دو دولت و استقرار یک دولت فلسطینی بر اساس مرز‌های سال ۱۹۶۷ که قدس شرقی پایتخت آن است را تضعیف می‌کنند، خاتمه داده شود.


عربستان سعودی نیز حملات اخیر اسرائیل علیه مردم فلسطین را درکرانه باختری به مثابه اقداماتی که خلاف "حقوق بین الملل" هستند محکوم کرده و خواستار پایان این قبیل اقدامات اسرائیلی‌ها شده است. با توجه به رایزنی‌های نتانیاهو با مقام‌های عالی‌رتبه آمریکایی و همچنین رسانه‌های مختلف در مورد جاه طلبی اصلی وی مبنی بر وارد کردن عربستان به چهارچوب توافق ابراهیم و عادی سازی روابط با اسرائیل، اینطور به نظر می‌رسد که این دستورکار حداقل در شرایط کنونی و تا زمانی که طرف اسرائیلی به حقوق ملت فلسطین احترام نگذارد، از شانس چندانی جهت محقق شدن برخوردار نیست. دلیل آن نیز روشن است، زیرا تحقق این مساله بدون رعایت حقوق ملت فلسطین، حامل هزینه‌هایی گزاف و طاقت فرسا برای سعودی‌ها خواهد بود.


باید به یاد داشته باشیم که کشور‌هایی نظیر کویت، عمان، و قطر نیز همگی با قدرت از ابتکار "صلح عربی" در سال ۲۰۰۲ که بازتاب دهنده اجماع کشور‌های عربی جهت عادی سازی روابط با اسرائیل در صورت عملی شدن ایده تشکیل دو دولت بود، حمایت کردند. درست به همین دلیل است که می‌بینیم هر سه کشور مذکور نیز اقدامات اخیر اسرائیل در شهر جنین علیه ملت فلسطین را کاملا و قویا محکوم کرده اند.


کویت از جمله دولت‌های عربی است که مواضع سخت گیرانه تری را نسبت به عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل داشته است و اینطور به نظر می‌رسد که با توجه به اقدامات اخیر اسرائیل علیه فلسطینی‌ها در کرانه باختری، این دولت مواضع خود در موضوع مذکور را سخت‌تر نیز خواهد کرد. با توجه به ماهیتِ شبه دموکراتیک حکمروایی در کویت، رهبری کشور کویت مجبور است که نسبت به دیدگاه‌های افکار عمومی حساس باشد.


کویت پیشتر نیز اعلام کرده که آخرین دولتی خواهد بود که به عادی سازی روابط با اسرائیل تن می‌دهد. با این حال، حتی همین موضع گیری نیز بعید است محقق شود، زیرا با توجه به قدرت پارلمان کویت، دولت نمی‌تواند نسبت به غیرمحبوب بودن توافق ابراهیم نزد افکار عمومی کویت بی‌اعتنا باشد. هرچقدر هم که تلاش شود تا توافق عادی سازی با ساسرائیل بَزک شود و زیبا جلوه کند، باز هم با چالش‌های جدی در کویت رو به رو است.


با این همه، اغلب دولت‌های عربی که در اردوگاه عادی سازی روابط با اسرائیل قرار دارند (نظیر بحرین، مصر، اردن، و امارات)، علیه عملیات‌های شهادت طلبانه اخیر در قدس شرقی سخن گفته اند. عربستان سعودی نیز موضعی مشابه را در پیش گرفته است. موضوعی که سبب شده برخی ناظران و تحلیلگران این موضع گیری دولت عربستان را جز معدود حمایت‌های رسمی و صریح آن از رژیم اسرائیل به شمار آورند.


با این حال، ناظران و تحلیلگران معتقدند که عربستان سعودی با توجه به تحولات جدید در عمق اراضی اشغالی از این شانس برخوردار است که به عقب برگردد و ببیند که کشور‌های امضا کننده توافق ابراهیم اکنون از چه وضعیتی برخوردارند. سعودی‌ها که خود مطرح کننده اصلی ایده صلح عربی و تشکیل دولتی فلسطین در اراضی اشغالی بوده اند، بار‌ها و بار‌ها این تجربه را داشته اند و دیده اند که اساسا اسرائیل تعهدی را به این قبیل ابتکارات برای خود قائل نیست و آن‌ها نمی‌توانند صرفا با اخذ برخی تضمین ها، روابط با تل آویو را عادی سازی کنند.


با این حال، برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که تحولات اخیر در روابط اسرائیل و عربستان با محوریت مساله فلسطین، تغییری در روابط تجاری آن‌ها که با سرعتی بالا در حال رشد است، ایجاد نمی‌کند. درست به همین دلیل هم است که سعودی‌ها عملیات‌های شهادت طلبانه اخیر در قدس شرقی را محکوم کرده اند تا بتوانند همچنان از روابط تجاری خود با اسرائیل حراست کنند. عربستان سعودی به خوبی می‌داند که تداوم روابطش با اسرائیل شبیه به حضور در یک میدان مین است و باید ابعاد مختلف این رابطه را به دقیق‌ترین وجه ممکن مدیریت کند.


اگر عربستان بخواهد آرمان ملت فلسطین را در قالب روابط با اسرائیل فراموش کند، تا حد زیادی وزن و جایگاه خود در جهان عرب را از دست می‌دهد. البته که این موضوع برای جاه طلبی‌های سعودی‌ها و اقدامات آن‌ها جهت کسب موقعیت برتر و هژمونیک در منطقه نیز حامل آثار و پیامد‌هایی خاص است. تعهد به ابتکار تشکیل دو دولت در اراضی اشغالی موضوعی بوده که عربستان سعودی از دیرباز به آن متعهد بوده است.


امارات و بحرین احتمالا در روز‌ها و ماه‌های آتی همچنان به همکاری‌های خود با اسرائیل در زمینه های: اقتصادی، دفاعی، اطلاعاتی، فناوری و تجاری ادامه خواهند داد. با این حال، هم ابوظبی و هم منامه احتمالا گام‌هایی را برخواهند داشت تا ماهیت روابط آن‌ها با دولتِ تندرو و افراطی کنونی اسرائیل چندان دوستانه و صمیمی به نظر نرسد. آن دسته از اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیز که روابط خود را با اسرائیل عادی سازی نکرده اند هم بعید است تا زمانی که دولت نتانیاهو در قدرت باشد، دست به یکچنین اقدامی بنزند و به توافق ابراهیم بپیوندند.


توافق ابراهیم توافقی است که شاید به امارات و بحرین برخی امتیازات و مزایای اقتصادی را بدهد با این حال، این توافق از اعطای اهرم‌های سیاسی به این دو عاجز است. دلیل اصلی این موضوع نیز این است که انگیزه اصلی جهت تحقق توافق ابراهیم، نه حل و فصل مسائل سیاسی بلکه عینی سازی تحقق برخی منافع اقصادی بوده است.»

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: اراضی اشغالی حکام عرب نتانیاهو اسرائیل خلیج فارس عادی سازی روابط با اسرائیل شورای همکاری خلیج فارس توافق عادی سازی علیه ملت فلسطین اراضی اشغالی حاشیه خلیج فارس امارات و بحرین عربستان سعودی توافق ابراهیم دولت نتانیاهو اسرائیل علیه رژیم اسرائیل فلسطینی ها محکوم کرده تشکیل دو سعودی ها خشونت ها قدس شرقی بن گویر کشور ها دو دولت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۵۹۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • سناتور آمریکایی، عادی سازی روابط تل آویو و عربستان را توافقی مخاطره آمیز خواند
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • فرود هواپیمای مقامات اسرائیلی در عربستان سعودی / تلویزیون اسرائیل: احتمالا این مقامات برای گفت‌و‌گو درباره عادی‌سازی روابط رفته باشند
  • اندونزی: هیچ عادی سازی روابطی با اسرائیل وجود ندارد
  • تاکسی هوایی امارات تا پایان 2025 به راه می افتد
  • وضعیت نتانیاهو ۲۰۰ روز بعد از طوفان
  • موج گرمای غیرعادی در غزه جان کودکان فلسطینی را می‌گیرد
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • هیچ خانواده اسرائیلی مایل نیست فرزندش را برای دفاع امارات و بحرین بفرستد!